سفارش تبلیغ
صبا ویژن

...راه بهشت...

کلاس تموم شد اما من مدرسه موندم...
بعداز اون کار غیر قانونی که کیفش و هیجانش واسه همین بود ، یاداشتو ارسال کردمو ستن بای رو زدم.اما ارسال نشد دوباره متنو نوشتم .
خوب بعد ازاون دبیر خشکو سردمون فهمید من و وحیده دوروبر سیستم می پلکیم...
وحیده رو مورد عنایت اخمای اژدهاییش قرار داد ما هم بی خیال شدیم.

حالا خوبه با خودم قرار گذاشته بودم به خاطر کنکور از کارای متفرقه دست بکشم ،حتی این هفته ای نیم ساعت که به وبلاگ ها سر می زنم...


نوشته شده در شنبه 86/9/24ساعت 12:55 عصر توسط نجمه صیدمحمدخانی نظرات ( ) |


Design By : Pars Skin